زمستان، 1843. یک زن جوان به دنبال مرگ مرموز مادرسالار خانواده اش تحت بازجویی قرار دارد. یادآوری او از وقایع، نور جدیدی را بر نیروهای بی سن پشت این تراژدی می افکند.
داستان درباره ی کیت گوردی دانشآموز جدید مدرسه شبانهروزی بلکوود است. پس از ورود به آنجا دیری نمیگذرد که او خود را در میان نیروهای تاریک سرپرست مدرسه و رخدادهای غیرقابل باور، گرفتار میبیند و…
«دن» (پیرس برازنان) کشیش یک فرقه بنیادگرای مسیحی است که از طریق موعظههایش پول خوبی به جیب زده و یک امپراتوری تجاری برای خودش دست و پا کرده است. اما وقتی یکی از مشتریهای همیشگی او به نام «کارل» (گرگ کینیار) پی به دوز و کلک های او میبرد، «دن» مجبور میشود به هر طریق ممکن جلوی این تهدید بالقوه را بگیرد و صدایش را خفه کند...
کیت و جان پس از اینکه فرزندشان قبل از تولد به شکل ناگهانی سقط میشود بسیار غمگین و متاثر میشوند. این زوج تصمیم میگیرند تا برای خارج شدن از این شرایط بحرانی کودکی را به فرزند خواندگی بپذیرند. سپس آنها در یتیم خانه ای شدیدا مجذوب به دختری یه نام اِسِر میشوند. تقریبا از همان اوایل که آنها دخترک را به خانه شان می آورند، متوجه میشوند که اتفاقاتی عجیب غریبی در حال رخ دادن است و این اتفاقات باعث میشود که کیت فکر کند که اسر ایرادی دارد، این دخترک که شبیه فرشته هاست آنچه که به چشم می آید نیست...