دنباله "نبرد در دریاچه چانگین". داستان سربازان داوطلبان خلق چین (CPV) را در یک کار جدید دنبال می کند و اکنون میدان نبرد آنها یک پل مهم در مسیر عقب نشینی نیروهای آمریکایی است.
این فیلم که 70 سال پیش را روایت می کند، به وقایع نبرد تاریخی نیروهای داوطلب مردمی چین (PVA) در جنگ کره در آبهای چوسین (Chosin Reservoir) و شجاعت آنها در مقابل نیروهای دشمن می پردازد...
به عنوان سومین قسمت از سه گانه "جشن روز ملی" با مردم من، کشور من (2019) و مردم من، میهن من (2020)، کشور من، والدین من بر چهار خانواده چینی در چهار دوره مختلف تمرکز دارد. ترکیب با 4 داستان، از منظر "خانه" و "کشور"، نشان دهنده چندین نسل از فداکاری و فداکاری پیشینیان ما است.
در سال 1953، جنگ کره وارد مرحله نهایی می شود. ارتش داوطلب خلق چین آخرین نبرد بزرگ را در کومسونگ راه اندازی کرده است. برای اینکه سربازان به موقع به میدان نبرد برسند و نیروی کافی را به خط مقدم کومسونگ برسانند، سربازان باید در برابر بمباران بی پایان بمب افکن های دشمن از خود دفاع کنند و با زمان برای تعمیر پل ها رقابت کنند، همه اینها در شرایط کمبود تدارکات و شرایط ضعیف. تجهیزات.
نیروهای ویژه چین در دریا زندگی ارام و ساکتی را دارند. نیروهای خراب کار در حال برهم زدن زندگی شهروندان است و اکنون زمان ان است که این ارامش به پایان برسد...
در دوران جنگ سالاران در چین، یک روستا واقع در منطقه ای به نام Pucheng به وضعیت خطرناکی نزدیک می شود، وقتی دولت تمام نیروی نظامی خود را به خط مقدم می فرستند، یک فرمانده بی رحم به نام «کائو» به همراه نیروهایش وارد روستا می شوند و شروع به کشتن مردم بیگناه می کنند، در این میان یک جنگجوی از جان گذشته تصمیم می گیرد با این فرمانده مبارزه کند تا عدالت را به روستا برگرداند و از میهن خود محافظت کند …
هنگامی که ماموریت یک پلیس مخفی به نام کیت، برای دستگیری مغز متفکر یک گروه خلافکار با مشکل مواجه می شود و عملیات متوقف می گردد، او خود را ناپدید می کند تا از دسترس خارج شود. اما عمویش به جستجوی او می پردازد و درمی یابد که کیت به تایلند رفته است...
یکی از سربازان نیروهای ویژه چین که مهارت زیادی در تیراندازی دارد، با گروهی از مزدوران خطرناک خارجی که توسط یک قاچاقچی مواد مخدر برای کشتن او استخدام شده اند روبرو می شود و...
چینی ها به منظور جنگ سالاری و افزایش قدرت خودم به تمامی کشور های همسایه خود حمله کرده اند و برای افزایش نیروی خود میخواهند از افرادی قوی استفاده کنند که انها به معبد میروند و خانواده استادهای بزرگ را به گروگان میگرند...
چین، سال 1946. «ریک اوکانل» (فریزر) و «ایولین» (بلو) پسر جوانی به نام «الکس» (فورد) دارند که مقبره ی «امپراطور هان» (لی) و ارتش ده هزار نفری او را کشف می کند. خیلی زود «هان» به زندگی باز می گردد و حالا پدر باستان شناس جاسوس «الکس» به کمک او می آید تا جلوی دستیابی امپراطور شیطان صفت به جاودانگی را بگیرند.
در جریان جنگ های خشن و خانمان سوز میان گروه های گانگستری ، یک سری اتفاقا ناگوار باعث می شود تا سرنوشت رئیس یکی از این گروه ها به طرز فاجعه باری عوض شود …
مرد جوانی اصول مبارزه ساندا را از یک مربی یاد می گیرد. این دو با هم رفیق صمیمی می شوند در حالیکه مرد جوان برای مسابقات ممنوعه زیرزمینی خود را آماده می کند که در آن می بایست با چندتن از قهرمانان جهانی مبارزه کند
«چان» کارآگاه پلیس کهنه کار که تقریبا به انتهای دوره ی کاری اش رسیده، مراقب دختر یک شاهد است که توسط تبهکاری بی رحم بنام «پو» بقتل رسیده. «ما» که در هنرهای رزمی مهارت بالایی دارد، به جای چان بعنوان رئیس دایره جنایی انتخاب می شود...
داستان این سریال حول محور استاد هنرهای رزمی می باشد که در سبکی به نام تای چی تبحر دارد و دشمنانش سعی در از بین او دارند. در این بین روابط عاشقانه ای نیز شکل می گیرد که . . .