در زمانهای که هیولاها به زمین قدم گذاشتهاند، مبارزه بشر برای آیندهاش سبب رویارویی گودزیلا و کونگ شده و دو نیروی قدرتمند را در نبردی ویرانگر مقابل هم قرار داده. در حالی که سازمان سری مونارک مأموریتی پرخطر در مناطق ناشناخته آغاز و سرنخهایی از تاتیتانها کشف میکند، توطئهای بشری همه مخلوقات از قبیل خیر و شر را به محو شدن از روی زمین برای همیشه تهدید میکند.
این فیلم به بررسی زندگی دکتر ویلیام مولتون مارستون، آفرینش زن شگفت انگیز در سال ۱۹۴۱، همسرش الیزابت و رابطه آن ها با الیو برن می پردازد. مارستون با نام مستعار چارلز مولتون، ویژگی های زنانه و آیده آل خودش، الیزابت و الیو را در هم ادغام می کند تا یک شخصیت قهرمان بسازد که الگوی دختران و پسران جوان قرار بگیرد.
دختر جوان یتیمی به نام سوفی با غولی به نام BFG آشنا می شود و پی می برد که وی بر خلاف ظاهر ترسناکش، بسیار دوست داشتنی است. و در سیر داستان دو غول بزرگتر که نام شان بلادباتلر و فلش لامپ ایتر است نقشه های شیطانی در سر دارند(نقش بد داستان) و به همین دلیل سوفی و BFG روانه لندن می شوند تا ملکه را از نقشه های شیطانی آنها آگاه کنند تا اینکه …
زنی جوان که به تازگی شوهرش را از دست داده در حال تلاش است که زندگی اش را ادامه دهد.نویسنده ایی نیویورکی وارد زندگی زن می شود و او را وادار میکند تا با مشکلاتش روبرو شود ...
ویل (جانی دپ) یک دانشمند کنجکاو است که در جریان یک تحقیق علمی، دانسته های مغزی خود را داخل یک کامپیوتر پیشرفته آپلود میکند. او با این کار، تلاش میکند اولین ماشینی را خلق کند که میتواند به صورت مستقل فکر و عمل کند، اما...
دنیای «تونی استارک» ( رابرت داونی جونیر ) توسط یک تروریست نیرومند مشهور به «ماندارین» ( بن کینگزلی ) از هم پاشیده می شود. استارک تصمیم می گیرد دوباره شروع به بازسازی کرده و این رقیب سرسخت را شکست دهد...
داستان سریال روایتی از یک عشق مثلثی مردی اشراف زاده که جزو خانواده ی سلطنتی شاه انگلستان است او بین عشق به همسر خود و زنی که طرفدار آزادی خواهی است گیر میکند و.. .
«بت» ( ربکا هال ) که یک پیشخدمت در لاس وگاس است، عاشق مرد متاهل قماربازی بنام «دینک» ( بروس ویلیس ) می شود، و از این رو خیلی زود خشم همسر دینک، «تولیپ» ( کاترین زتا جونز ) را متوجه خود می کند...
نیک یک کارمند ساده است که به تازگی به الکل معتاد شده و در نتیجه از کار اخراج و تمام پس اندازش را نیز خرج کرده است. همسرش سامانتا که از دست او عصبانی است او را از خانه بیرون می کند و حالا نیک در چمن جلوی خانه اش زندگی می کند و سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره خودش را باز بیابد و به زندگی عادی برگردد ضمن اینکه این مرد بی پول سعی می کند در همان حیاط خانه به شکلی به فروشندگی هر چیزی که دم دستش است بپردازد تا پولی جمع آوری کند …
دو دوست صمیمی نخاله که حاضر نیستند بزرگ شوند، یک بچه سر راهی را پیدا می کنند و تصمیم می گیرند خانواده ای که همیشه حسرتش را می خورده اند را بوجود آورند...
یک دزد حرفه ای و سابقه دار در حالی که برای سرقت جدیدش برنامه می ریزد، سعی دارد با مدیر بانکی که قبلا به آن دستبرد زده ارتباط برقرار کند. از طرفی یک مامور فدرال هم در صدد به دام انداختن او و افرادش است.
این فیلم به یک موضوع مهم اجتماعی در غرب، یعنی به فاصلهی طبقاتی بین غنی و فقیر که بعد از بحران اقتصادی عمیقتر شده است اشاره دارد: کیت (کاترین کنر) یک زن مرفه نیویورکی است که نسبت به همنوعان فقیرش که در نیویورک زندگی میکند، احساس گناه دارد...
سه سال بعد از استعفای ریچارد نیکسون(فرانک لنجلا) ، رئیس جمهور امریکا، وی همچنان ساکت بود و در مورد رسوایی واترگیت حرفی به میان نیاورده بود.(داستان واترگیت از این قرار بود که در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در دفتر کمیته ملی حزب دموکرات در هتل واترگیت شهر واشنگتن دی سی، دستگاه استراق سمع کار گذاشته شده بود در تحقیقات مشخص شد که ردپای این جریان به مقامهای کمیته انتخاب مجدد رییس جمهوری باز می گردد )،.تا اینکه نیکسون حاضر شد با یکی از شومن های تلویزیون در یک نشست مطبوعاتی شرکت کند. ولی انتخاب مصاحبه کننده در این نشست توسط نیکسون همه را شگفت زده کرد زیرا او دیوید فارست(شین) را بعنوان مجری برگزید ولی سرانجام این نشست به یک نبرد هوشمندانه در برابر دوربین انجامید …
فیلم نگاهی به تکامل نظریه نسبت "آلبرت انیشتین" و رابطه او با دانشمند بریتانیایی "سر آرتور ادینگتون"،اولین فیزیکدانی که ایده های او را درک کرد می اندازد...
دو زن جوان آمریکایی به اسامی «ویکی» (ربکا هال) و «کریستینا» (اسکارلت جوهانسن) برای گذراندن تعطیلات تابستانی نزد یکی از اقوام دور ویکی در شهر بارسلون در کشور اسپانیا می روند. ویکی زنی احساساتی است که بزودی قصد ازدواج با نامزدش داگ را دارد که مردی قابل اطمینان اما غیر رمانتیک است. کریستینا نیز دختری خوشگذران است که قصد دارد در بارسلون ماجراهای جدید عاطفی را تجربه کند. آنها در شهر با مرد نقاشی به اسم «جوان آنتونیو» (خاویر باردم) آشنا می شوند که هنوز با همسر سابقش «ماریا» (پنلوپ کروز) ارتباط دارد. کریستینا در اولین برخورد تحت تاثیر جذابیت جوان قرار می گیرد..
در اواخر قرن نوزدهم در لندن، رابرت انجیر، همسرش جولیا و آلفرد بوردن بعنوان دستیاران یک شعبده باز باهم کار می کنند. جولیا بر اثر یک تصادف در حین اجرا جان میدهد و رابرت، آلفرد را بخاطر مرگ همسرش سرزنش می کند و رابطه دوستانه بین آنها جایش را به دشمنی میدهد. بعد از مدتی هردو شعبده باز هایی مشهور، و رقبایی سرسخت برای یکدیگر می شوند و در اجرای یکدیگر خرابکاری می کنند. وقتی آلفرد یک حقه ناب را روی صحنه اجرا می کند، رابرت غرق در تلاش برای فاش کردن راز رقیبش می شود و این کار او عواقب غم انگیزی را به دنبال دارد.