پنج بیمار خطرناک که از هراس شدید در یک مرکز آزمایش دولتی رنج می برند ، تحت نظارت یک پزشک دیوانه و تلاش او برای استفاده از ترس در آزمایش نهایی قرار می گیرند.
انجی که یک هنرمند برزیلی است تصمیم می گیرد که زندگی قبلی اش را رها کند و در سرتاسر کشور به ماجراجویی و سفر بپردارد تا اوج توانایی های خود را کشف کند ولی در این راه تنها چیزی که او کشف می کند این است که …
"رابرت اکسل" مخترعی عجیب پس از تحمل هشت سال زندان آزاد شده و سعی دارد خانواده اش را دور هم جمع کند و تکنولوژی که در گذشته روی آن کار می کرده را کامل کند...
داستان دو خواهر جوان است که پس از فوت پدرشان با مشکلات شدید مالی روبرو می شوند و تحت تأثیر آن مجبور می شوند به سوی عمه خود حرکت کنند تا با او زندگی کنند اما ...
دو جوان آمریکایی که دارای مهارت های خارق العاده ای هستند ، تصمیم دارند قبل از اینکه دولت به آنها دستور را ابلاغ کند یک دختر را که در هنگ گنک اسیر شده است نجات دهند ، آنها برای ثبات خود و عملی کردن این تصمیم نیاز به اجرای تمامی مهارت های خود هستند تا بتوانند مسیر طلایی نجات را پیدا کنند …
جیل جانسون دختر دونده ای است که به دلیل خیانت دوست پسرش با او به هم زده است. جیل از طرف خانواده تنبیه میشود و به مدت یک ماه ماشین و موبایل خود را از دست میدهد. او میبایست برای یک شب، پرستاری دو کودک بیمار دکتری که قرار است تا پایان شب با همسرش بیرون از خانه باشد، را بر عهده گیرد. اما در آن خانه تماس های مشکوکی گرفته می شود که معلوم است فرد مزاحم، او را میبیند و حرکاتش را زیر نظر دارد...
یک دختر نوجوان لال بنام «دات» (کامیلا بل) بعد از مرگ پدرش، سرپرستی او به خانواده ای سپرده میشود که خودشان هم یک دختر نوجوان بنام «نینا» (الیشا کاتبرت) دارند. در ابتدا رابطه میان دات و نینا چندان جالب نیست، اما رفته رفته آن دو میفهمند که نقاط اشتراک زیادی با هم دارند. طولی نمیکشد که دات به یک راز پی میبرد که به نینا و پدرش مربوط است...
«سالی» و «گیلین اوون» دو خواهر هستند با قدرت های ماورای طبیعی، اما داشتن این قدرت ها برای آن دو بهایی نیز داشته است: بخاطر طلسمی که در زندگی این دو وجود دارد، هر مردی عاشق آن ها شود، بزودی جانش را از دست می دهد...
یک دکتر شناخته شده باید دارویی برای یک ویروس کشنده پیدا کند. او زمان زیادی در اختیار ندارد و باید قبل از این که دیر شود با این ویروس مقابله کند. این ویروس به دست رهبر یکی از گروهک های شبه نظامی پخش شده است و...
۴ سال پس از حوادث پارک ژوراسیک در جزیره نوبلار، «جان هاموند» در می یابد که در جزیره سورنا واقع در نزدیکی جزیره نوبلار تعدادی زیادی دایناسور پرورش یافته اند. گروهی به رهبری پسر عموی هاموند که اکنون کنترل شرکت اینجن را در دست گرفته تصمیم دارند تا این دایناسورها را اسیر کرده و به پارک دایناسورها در سان دیگو منتقل کنند تا از این طریق بتواند درآمد کلانی را بدست آورند...
لیلی یک دانشآموز هنر از میشیگان است که به مدرسه در کالیفرنیا میرود. او یک آپارتمان پیدا می کند و هم اتاقی هایش کاملا طبیعی نیستند. یک روز او یک جعبه از اقلام متعلق به یک ...